02 March 2012

خاتمی در انتخابات شرکت کرد....آه برای تمام فرصت های سوخته

خبر کوتاه بود، اما بسیار عمیق: خاتمی در انتخابات مجلس نهم شرکت کرد.
فقط دلم برای بچه های 18 تیر 78 می سوزد؛ همانهایی که با دست خالی و بدون حمایت مردم در مقابل حکومت تا دندان مسلح ایستادند، و تنها دل خوشیشان یک چیز بود..... رئیس جمهور محبوب 20 میلیونی، آن که آن روزها تنها نقطه امیدمان بود...
آقای خاتمی، صرفا جهت یادآوری، ویدئوی زیر را از آن روزها ببینید....باشد که به یاد آورید چه جایگاهی در نزد مردم داشتید....

امروز با دیدن این خبر، تنها یک آه کشیدم، و برای تمام فرصت های از دست رفته در تمام این سالها بغض کردم.
آقای خاتمی، امروز دل میلیون ها هموطنت را شکستی. همین....

08 June 2011

از 16 آذر 88 تا تجاوز در وسط دانشگاه

گویا روابط عمومی دانشگاه فردوسی درباره برخی "شایعات" بوجود آمده اطلاعیه ای صادر کرده است:
"
بسمه تعالی

پیرو برخی اخبار و شایعات مندرجه و منتشره در برخی سایتها و رسانه ها درخصوص مشکل پیش آمده براي یکی از دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد و به منظور اطلاع رسانی و تنویر افکار عمومی دراینباره به استحضار دانشجویان ودانشگاهیان می رساند
یکی از خانم هاي دانشجو روزیکشنبه 15 خرداد 90 در حدود ساعت13.30 در حوالی میدان علوم پردیس دانشگاه مضروب گشته و چند دقیقه پس از آن ، به محض اطلاع یافتن دانشجویان و مسئوولین دانشگاه ، وي به همراه یکی از دوستانش به خوابگاه و سپس براي اطمینان ازسلامتی ، به بیمارستان اعزام می شود.

خوشبختانه اقدامات به موقع و پی گیري هاي مستمر مسئوولین دانشگاه باعث گردید تا حال دانشجوي مضروب به سرعت روبه بهبودي بگذارد و بنابراین غیر از مفقود شدن برخی لوازم همراه ،هیچ گونه مشکل قابل ذکري براي نامبرده پیش نیامد ه است.

ضمن تشکر و تقدیر از احساسات پاك وبی شائبه کلیه دانشجویان متعهد و با اخلاق، به اطلاع می رساند مطالب مندرج در برخی رسانه ها دراین باره، عموما برپایه حدسیات ومتاسفانه متاسی از شایعات بی اساس است.

روابط عمومی دانشگاه فردوسی مشهد

دانشگاه پایتخت معنوي ایران"

بعضی مواقع، آدم از شدت غم دلش میخواد بزنه زیر گریه، ولی این احساس غم اونچنان با نفرت و احساس تنهایی قاطی میشه که کلا هنگ میکنی. صددرصد تو این 2 سال یه همچین شرایطی برای خیلیا پیش اومده. از شدت درد دارم میترکم. ولی....
جناب معاون فرهنگی دانشگاه معنوی ایران! ای موسوی بی غیرت! میخوام به زبون ساده باهات حرف بزنم. من یه دانشجوی سابق و بدبخت دانشگاه فردوسی بودم که امثال شما منو فراری دادین. از وقتی اولین بار این خبرو دیدم تا همین الان حرفای تو، تو روز 16 آذر 88 توی گوشم میزنگه. یادته رفته بودی بالای سکو و جلوی سیل جمعیت با اون بلندگوی سبزی فروشی چی میگفتی؟ بذار یادت بیارم: " این کار شما  خلاف نظم و قانون دانشگاهه.... اگه مجوز داشتین مشکلی نبود.... باشه اشکال نداره، شما از ما نترسین ما هم از شما نمی ترسیم...." این حرفات با اون تن مسخره صدات هنوز تو گوشمه. امثال تو زندگی من و خیلیا مثل منو خراب کردن.... جوری که هنوز نتونستیم مثل قبل بشیم... ما رو از بین بردید، همه چیزمونو ازمون گرفتید.... فقط یه لحظه نیگا کردی به کارنامت؟ از سرکوب دانشجوهای 88 گرفته تا حالا و تجاوز به دختر بیگناه دانشجو؟ افتخارت اینه که همایش حجاب برگزار میکنی؟ حراستتون که نمیذاره دانشجو تکون بخوره، بعد وسط اصلی ترین بلوار دانشگاه چنین فاجعه ای اتفاق میفته؟ مرتیکه توی دانشگاه شهید دفن میکنی، بعد اینجوری محیط مقدس دانشگاهو به لجن میکشی؟  این دانشجوهای متعهد و با اخلاق که تو این بیانیه مزخرف نوشتین، همون بچه هایین که مدتها اونا رو روونه دادگاه انقلاب کرده بودین. حالا به خودت نیگا کن و به غیرت این بچه ها. اسم خودتو مرد میذاری؟ توی این بیانیه گفتین که دانشجو فقط مضروب شده... آقا حرف شما درست، ولی تو روز روشن وسط دانشگاه؟ بعد که چی؟ نکنه میخواستن جزوه و کتاب بنده خدا رو بگیرن؟ به خدا یه روزی اگه به دستم بیفتی میدونم حق خودم و این همه بچه ای که زندگی رو ازشون گرفتی چجوری کف دستت بذارم. برای تو مجازات آخرت کمه. همین دنیا رو برات جهنم میکنیم.

07 June 2011

مسیرهای راهپیمایی 22 خرداد در شهرستانها/اطلاع رسانی کنید

پس از نظرسنجی بزرگ فیس بوک 25 بهمن راجع به راهپیمایی 22 خرداد، با توجه به نظرات پیشنهاد شده از شهرستان ها، مسیرهای زیر برای آنها در نظر گرفته شده است:
فیس بوک 25 بهمن: قرار ما 22 خرداد بعد از ساعت 6 در مسیرهای زیر
این بار مانند روزهای پس از 22 خرداد 88 خود مردم برای ادامه تظاهرات در روزهای بعد تصمیم خواهند گرفت. 
مسیرهای راهپیمایی 22 خرداد در شهرستان ها:
1. مشهد:خیابان احمد آباد، حدفاصل میدان دکتر شریعتی (تقی آباد) تا میدان فلسطین
2.شیراز: چهارراه  پارامونت تا سینما سعدی و ابتدای خیابان ملا صدرا
3.اصفهان: انقلاب (ترجیحا بعد از میدان) به سمت دروازه دولت.
4.رشت: خیابان مطهری-چهار راه میکاییل
5.تبریز: نرسیده به فلکه آبرسان (ابتدای خیابان 13 آبان) تا فلکه دانشگاه
6.کرمانشاه: چهارراه نوبهار تا میدان مرکزی
7.کرج: خیابان اصلی گوهر دشت از روبه روی دانشگاه ازاد کرج تا فلکه اول
8.اهواز: کیان پارس- فلکه سوم
9.آمل: خیابان طالب آملی به سمت خیابان امام خمینی
10.قم:  میدان صفائیه تا میدان رسالت
11.کرمان:مسیر اول :از میدان ازادی تا میدان باغ ملی
12.بروجرد:  خيابان تختي
13.بندر ماهشهر: ناحیه صنعتی بازار
14.یزد: میدان نعل اسبی
15.بوشهر: خیابان لیان تا ششم بهمن
16.تنکابن: از میدان کریم آباد تا میدان امام
17.سنندج: خیابان ششم بهمن
18.سمنان: میدان سعدی به سمت میدان کوثر
19.میاندوآب: پارک ساحلی
20.خرم آباد: از میدان مادر به سمت زیبا کنار و مسیرهای اطراف دریاچه کیو
21.کاشان: میدان 15 خرداد
21.ساری: از میدان ساعت تا میدان شهرداری
22.بندرعباس: از چهارراره رسالت تا نخل ناخنا
23.ورامین: میدان راه آهن تا میدان اصلی ورامین
24.پیشوا: خیابان شریعتی
25.قرچک: خیابان محمد آباد
26.اسلام شهر: خیابان باغ فیض، بلوار امام حسین از ابتدای جاده ساوه تا میدان اصلی باغ فیض
27.بیرجند: خیابان مدرس
28.بجنورد: میدان ۱۷ شهریور
29.گرمسار: میدان شهدا تا میدان امام
30.بروجرد: خیابان شهدا
31.بابل:خیابان دانشگاه نوشیروانی
32.شاهرود: خیابان 22 بهمن
33.سبزوار: چهارراه دادگستری تا چهارراه بیهق
34.اراك: خیابان عباسی به سمت میدان امام ( مخابرات)
35.گرگان: میدان کاخ به سمت خیابان شالیکوبی
36.زنجان: فلکه انصاریه تا میدان ولیعصر
37.شهرکرد: حدفاصل چهارراه راه دامپزشکی تا میدان انقلاب
38.اردبیل ::میدان شریعتی به سمت بازار
39.کیش: اسکله تفریحی جدید
40.یاسوج: پارک ساحلی 
41.ساوه: ميدان فلسطين(دانشگاه آزاد
42.ارومیه:خیابان استادان
43.کرمان:  میدان ازادی تا میدان باغ ملی
44.قزوین: خیابان خیام از سه راه طالقانی تا انتهای خیام شمالی مسیر دوم: دانشگاه آزاد باراجین




25 April 2011

در آستانه روز کارگر: دیکتاتور به پایان سلام کن

سه عکس از پخش برچسبهای "دیکتاتور به پایان سلام کن" در سطح شهر.(تمامی عکس ها از فیس بوک 25 بهمن است.)
دیکتاتور! دورانت به سر آمده. روزی که گفتی "البته نظر من به نظرات آقای رئیس جمهور، آقای احمدی نژاد نزدیکتر است" را به یاد داری؟ من به خوبی به یاد دارم. چرا که روز پس از آن خطبه خونین، ندا و بسیاری دیگر از یارنمان از میانمان رفتند. بزودی تاوان آن حرف و خونهایی که روزهای پس از آن بر زمین ریخته شد را پس خواهی داد.

16 April 2011

آکسیون نانوایی ها، راهی دیگر برای حضور مجدد سبزها؟/لزوم استفاده از تاکتیک های جدید حضور

می دانم با دیدن تیتر، همه در برابر آن موضع گرفته اند. ولی از همه شما خواهش دارم تا انتهای مطلب را بخوانید.
همواره استفاده از نکات مثبت و جبران نکات منفی حرکت های پیشین است که می تواند یک جنبش فراگیر اعتراضی که همگی می دانیم پتانسیل بالایی هم دارد، به سرانجام برساند. 
با احترام به اعضای شورای هماهنگی راه سبز امید، به نظر من هدف از آکسیون هفتگی سه شنبه های اعتراض به درستی مشخص نبود. اگر صرفا برای نشان دادن اعتراض بود، بایستی با هزینه کمتری برگزار می شد. اگر با هدف شکل گیری راهپیمایی بزرگی همچون 25 بهمن بود، بایستی بیشتر بر آن تاکید می شد. در غیر اینصورت منجر به نتیجه ای جز دادن هزینه بیشتر نمی شد؛ که البته این اتفاق نیز رخ داد
 ما یک بار تجربه آکسیون های هفتگی اعتراض را داشته ایم. در سال 87 و در جریان حرکت "ما هستیم"، بعد از چند ماه که از تظاهرات های خیابانی بخصوص در شهرستان ها گذشت، نیروی انتظامی بر حرکت مسلط شد و فرصت حضور خیابانی از ما گرفته شد.  اتفاقا یادم هست که  پس از آخرین تظاهرات که با حضور انبوه نیروهای یگان ویژه انجام نشد، چقدر سرخورده و عصبانی بودم. تظاهرات هایی که شکل نمی گرفت، ولی انبوهی از بازداشت ها را به همراه داشت. پس از این اتفاق، اعضای اصلی این حرکت، تصمیم به تغییر تاکتیک حضور در خیابان گرفتند. 
برای اولین بار اعلام شد که حرکت اعتراضی بعدی، در نانوایی ها شکل خواهد گرفت. با شنیدن این خبر پوزخندی زدم و به کسانی که این طرح را ارائه داده بودند خندیدم.
به هیچ عنوان قصد نداشتم در این حرکت باصطلاح اعتراضی که به نظر مسخره می رسید شرکت. کنم. ولی با اصرار یکی از دوستانم، آن روز از خانه بیرون آمدم و به نانوایی خیابان سعدی(یکی از پرترددترین خیابانهای مشهد) رفتم. بی حال و بی رمق از خیابان را طی کردم  و با نا امیدی به آنسوی خیابان نگاه کردم. چیزی که می دیدم باورکردنی نبود. صف بسیار طویلی در مقابل نانوایی مورد نظر تشکیل شده بود که هر آدم عاقلی می توانست بفهمد که آنجا خبری هست. نفهمیدم که چگونه خودم را به آنجا رساندم و در صف قرار گرفتم!! بسیار خنده دار به نظر می رسید! و خنده دار تر از آن واکنش نیروهای انتظامی و لباس شخصی که در تاریکی در آنسوی خیابان ایستاده بودند و با تعجب ما را نگاه می کردند و هیچ کاری هم نمی توانستند انجام دهند. همه کسانی که در صف بودند، از ماجرا آگاه بودند وهیچ عجله ای برای رفتن به جلو نداشتند! یادم هست چند نفری از کنارم رد شدند و دستاهایشان را به صورت v به ما نشان می دادند و پشت سر هم "ما هستیم" می گفتند! یک نکته خنده دار دیگر بود که هنوز هروقت یادش می افتم نمی توانم جلوی خنده خود را بگیرم. یکی از کسانی که گدایی می کرد از سمت مقابل ما(صف زنها) وارد شد و می گفت نابیناست و به او کمک کنیم. از همان سمتی که آمده بود یکی یکی به او پول دادند و او چشمانش(که می گفت نابیناست) را گرد کرده بود و همین جور تا آخر صف رفت. نمی دانست چه خبر است، ولی فکر می کنم به خوبی فهمید که مردمی که در این صف هستند از جنس دیگری هستند! منظورم ازبیان این مطلب این است که ببینید یک حرکت ساده چه روحیه ای را در بین همه کسانی که آنجا بودند بوجود آورده بود. حدود 2 ساعت بعد یکی از درجه داران نیروی انتظامی با نانوایی صحبت کرد و نانوایی تعطیل شد!! مردمی هم که حالا جمعیتشان زیاد شده بود ناگهان وارد خیابان شدند و "ماهستیم" گویان شروع به دست زدن و سوت زدن  کردند... و نیروی انتظامی همچنان به ما نگاه می کرد و تاقبل از اینکه اولین نفرشان وارد جمعیت شود، همه متفرق شدند! 
خوب! واکنش حکومت برای هفته بعدی چه بود؟ بستن آن نانوایی! یعنی واقعا هیچ کار دیگری از دستشان بر نیامد که انجام دهند.
ولی در هفته های بعد نانوایی دیگری شلوغ شد. دقت کنید که بدون هیچگونه هماهنگی رسانه ای این اتفاق رخ داد. یعنی کسانی که می آمدند خودشان مکان را مشخص می کردند. به عنوان مثال، هفته بعد وقتی در گوشه دیگری از شهر تجمع صورت گرفت، تا نیروهای امنیتی متوجه شدند و خودشان را رساندند چندین ساعت زمان برد. حدود یک ماه، پنجشنبه هر هفته اوضاع چنین بود. البته باید بگویم که در یک هفته مانده به چهارشنبه سوری، نیروی انتظامی به همراه موتور سواران با وقاحت تمام به میان صف آمدند و تعداد زیادی از جمله خود من را نیز بازداشت کردند.
ممکن است بپرسید که هدف از این نوع اعتراض چیست؟ حکومت که با این شیوه سرنگون نمی شود.... درست است! حکومت با این شیوه سرنگون نخواهد شد، ولی این آکسیون که هر هفته تداوم خواهد داشت، با کمترین هزینه ممکن، روحیه جنبش را بسیار بالا خواهد برد و طرف مقابل را حداقل تا چندین هفته آچمز خواهد کرد. قصد این حرکت ایجاد تظاهرات میلیونی نیست، ‌بلکه تشکیل هسته های مقاومت است. همواره برای ایجاد یک حرکت عظیم اجتماعی، اولین قدم این است که جامعه را از حالت منفعل بودن خارج کنیم. تجربه من این است که این آکسیون، یکی از موفق ترین آکسیون های اعتراضی بوده است که تا به حال دیده ام. شاید تا آن را تجربه نکنید باورتان نشود. ولی فکرش را بکنید که چنین آکسیون ساده ای وقتی با پتانسیل عظیم جنبش سبز همراه گردد، چه نتایج  بزرگی خواهد داشت. کافیست با خود تصور کنید که یک چهارم جمعیتی که در 25 بهمن به خیابان آمد در یک صف بایستند. مشخص است که همه کسانی که در آنجا حضور دارند متوجه قضیه خواهند شد و هفته های بعد تجمع های بزرگتری شکل خواهد گرفت. چیزی مثل زنجیره انسانی که قبل از انتخابات شکل گرفته بود.
شاید اشتباه ما تا به اینجا این بوده که بعد از انقلابهای پی در پی در کشورهای عربی، ما هم می خواستیم یک روز بیرون بیاییم و کار را تمام کنیم. در حالیکه سقوط یک حکومت، پله به پله و با برنامه، با هزینه بسیار کمتری ممکن است.
به هر حال این پیشنهادی است که به نظر من برای تزریق روحیه و آماده شدن برای یک حرکت بزرگ بسیار مناسب خواهد بود. تا نظر دوستان چه باشد.
این مطلب در بالاترین

13 April 2011

این شخص شبیه قاتل دکتر علیمحمدی نیست؟


دیشب وقتی عکس رزمی کار حاضر در تظاهرات را آپلود می کردم، نکته ای توجهم را به خود جلب کرد. این شخصی که عکسش را آپلود کرده ام از لحاظ صورت، بسیار شبیه مجید جمالی فش، قاتل دکتر علیمحمدی است. مدل موها، خط ریش و مدل ابروها بسیار شبیه به اوست. به همین دلیل در اینترنت سعی کردم عکسی نیم رخ از او را پیدا کنم تا متوجه شباهتهای بین این دو عکس بشوید. به دو عکس زیر نگاه کنید. نظر شما در این باره چیست؟
 عکس دوم که خودم آن را آپلود کردم مربوط به تابستان 87 است.
برای دیدن عکس با سایز بزرگ روی آن کلیک کنید.

عکس/ استفاده از رزمی کاران در سرکوب تظاهرات

چند ماه پیش و در جریان افشای اسناد ویکی لیکس، در یکی از این اسناد به این نکته اشاره شده بود که وزارت اطلاعات ایران از رزمی کاران برای سرکوب تظاهرات و نیل به اهداف خود استفاده می کند. حتما به یاد دارید که چندی پیش، شخصی به عنوان قاتل دکتر علیمحمدی معرفی گردید که از قضا او هم رزمی کار از آب در آمد.
ولی در مطلب امروز خود قصد دارم، عکسی از حضور این رزمی کاران در یکی از تظاهرات های جنبش ما هستیم در سال 87 در مشهد قرار دهم. قبل از هرچیز، از همه بابت کیفیت نسبتا پایین عکس ها عذر خواهی می کنم. حجم عکس ها زیاد بود و برای قرار دادن روی بلاگ مجبور شدم حجم آنها را کم کنم. 
این عکس ها مربوط به تظاهرات روز هفتم تیر 1387 در پارک ملت مشهد است. البته تعداد عکس ها بسیار بیشتر بود و بخصوص از نیروهای رزمی کار، عکس های بیشتر و بهتری داشتم. در حقیقت دو سی دی پر از عکس داشتم که به جرات می توانم بگویم تنها عکس هایی است که در آن روز گرفته شده و تا به حال پخش نشده است. روزی که  اطلاعاتی ها به منزلمان ریختند و کامپیوتر و تعدادی از سی دی هایم را ضبط کردند، این دو سی دی را که در محلی مخفی کرده بودم، پیدا نکردند. خودم به تازگی این سی دی ها راپیدا کردم. ولی بعد از این دو سال مقدار زیادی از عکس ها خراب شده بود که متاسفانه عکس های این نیروهای رزمی نیز در بین آن ها بود. به همین دلیل تنها چند عکس برایم باقی مانده که آنها را در اینجا قرار می دهم.
ابتدا در مورد روز هفتم تیر: این دومین فراخوان اعتراض جنبش "ما هستیم" در مشهد بود. فراخوان قبلی روز جمعه 24 خرداد 87 بود که در چند پست قبل (پست دموکراسی یا دیکتاتوری اکثریت) در مورد آن توضیح دادم. محل تجمع پارک ملت مشهد بود. از حدود 4 یا 5 کیلومتر مانده به محل تجمع در تمامی مسیرها پلیس و ماشین های نیروی انتظامی در فواصل 50 متری ایستاده بودند.  قسمت جنوبی پارک ملت پر از نیروهای ضد شورش و یگان ویژه بود که در مقابل جمعیت درون پارک که کم هم نبودند، گارد گرفته بودند.  قسمت غربی پارک پر از نیروهای ضد شورش بود که مجهز به جلیقه ضد گلوله و نوعی اسلحه (که نامش را نمی دانم) بودند. در قسمت شرقی پارک، موتور سواران که بسیار زیاد بودند مانور می دادند. ولی در مرکز پارک....
در مرکز پارک و در میان چمن ها، عده ای با لباس نارنجی مشغول به کارهای رزمی بودند. عده ای از نیروی انتظامی هم با آنان همراه بودند. یکی از "نادوستان" من(که بعدا فهمیدم جزء عوامل اطلاعات بسیج هست) پس از این تجمع به من گفت که این لباس نارنجی ها را از یک سری مراکز رزمی می آورند و با یگان ویژه همراهی می کنند. در آن موقع زیاد حرفش را جدی نگرفتم. ولی در قضایای سال 88 این موضوع برایم مثل روز روشن شد.
تمامی عکس ها در ابعاد بزرگ هستند. حتما روی آنها کلیک کنید تا تصویر بزگ را ببینید.
این تنها عکس سالمی است که از یکی از این نیروهای لباس نارنجی دارم :
 عکس دوم متاسفانه زیاد واضح نیست. برای دقیقتر دیدن، آن را بزرگ کنید(روی تصویر کلیک کنید) تا متوجه حضور این نیروها در بین مردم در گوشه ای از تصویر شوید:
و این هم چند عکس دیگر از حضور نیروهای ضد شورش در آن روز:

ورود نیروهای یگان ویژه به محل تجمع چندین ساعت پیش از شروع آن:



مستقر شدن نیروهای یگان ویژه در پارک ملت ساعاتی پیش از شروع تجمع:
باز هم تاکید می کنم حتما روی تصاویر کلیک کنید تا آنها را با سایز اصلی ببینید.
این مطلب در بالاترین